باز آن یار بی وفا
باز آن یار با جفا
رفته بی من ای خدا
باز که شده درد آشنا
من تنها با دل شدم
او با کی شد همنوا
او که با من میدمید
او که از من می شنید
حال رفته بی من چرا
راز دل شد برملا
من بی او خوابم نبرد
او با کی شد هم قبا
باز من دیوانه شدم
مست با بیگانه شدم
او در دلم جا خوش بکرد
من رسوا ترین رسوا
خوش بودم وقتی که بود
مست بودم با دلبران
سلام
تو این وبلاگا که ادم میگرده همدرد زیاد میبینه .
مخصوصا تو همین زمینه یار بی وفا .
سلام مجید جان دلبندم
ممنونم از لطفت
دل منم واسه همه به خصوص وبلاگم تنگیده بود
ممنونم بالاخره یکی پیدا شد ما رو درک کنه